دوشنبه ۲۵ فروردين ۹۹
برنارد ساعتش رو برداشت، توی کمد چوبی پنهان شد و دکمه اش رو فشار داد، همه چیز از حرکت ایستاد، ناراحت نبودم، چون در لحظهای بود که به چشمان تو نگاه میکردم.
دوشنبه ۲۵ فروردين ۹۹
برنارد ساعتش رو برداشت، توی کمد چوبی پنهان شد و دکمه اش رو فشار داد، همه چیز از حرکت ایستاد، ناراحت نبودم، چون در لحظهای بود که به چشمان تو نگاه میکردم.
تعداد صفحات : 1